آل ابیالجهمآلِ اَبیالجَهْم، خاندان روایی بزرگ شیعی، ساکن کوفه در سده ۲ق/۸م است. ۱ - نخستسن فرد شناخته شدهقابوس بن نعمان معروف به نابیالجهم» نخستین فرد شناخته شده از این خاندان است که شخصیتهای برجسته آل ابیالجهم به وی منسوبند. ۲ - نسبنسب قابوس به لخمیان (مناذره) که دست نشاندگان ساسانیان در حیره بودهاند میرسد. وی و خاندانش در شهر کوفه مسکن گزیدند و راویان و فقیهان و عالمان نام آوری از میانشان برخاستند. ۳ - مشهورترینمشهورترین آنان عبارتند از ۱. سعید بن ابیجهمگ ۲. متذر بن ابیجهم؛ ۳. نصر بن ابیجهم؛ ۴. نعیم بن ابیجهم؛ ۵. حسین بن سعید؛ ۶. منذر بن سعید؛ ۷. محمد بن منذر؛ ۸. منذر بن محمد. در این میان ۴ تن از شهرت بیشتری برخوردارند: ۳.۱ - سعید بن ابی جهمسعید بن ابی جهم، از یاران امام صادق (علیهالسلام) و از راویان موثّق بوده که از آن امام و نیز از امام کاظم (علیهالسلام) حدیث نقل کردهاست. او را تألیفاتی در حدیث و فقه بودهاست. ۳.۲ - نصر بن ابی جهمنصر بن ابی جهم، در نزد رجالشناسان، از راویان موثق است. وی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) بوده و از وی و امام کاظم (علیهالسلام) روایات بسیاری نقل کردهاست. [۲]
نجاشی، احمد بن علی، رجال، ص۳۰۱٩، قم، مکتبهالداوری، ۱۳۹۸ق.
مفید وی را از خاصان غیبت خود گوید که نصر حدود ۲۰ سال وکیل امام صادق (علیهالسلام) در امور اجتماعی و احکام [[|شرعی]] بودهاست.رجالشناسان، بر پارسایی، دانش و پرهیزکاری وی گواهی دادهاند. [۳]
علی حایری غروی، جامعالرواه، ج۲، ص۲۹۱، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق، ۲/۴۵، ۲۶۲، ۲۹۱، ۲۹۵-۲۹۶.
۳.۳ - حسین بن سعیدحسین بن سعید، از یاران امام صادق (علیهالسلام) است. وی کتابی در قرائات قرآن از نظر اهل بیت نوشته است که برخی مطالب آن تأیید گشتهاست. ۳.۴ - منذر بن محمدمنذر بن محمد، از اصحاب مشهور امام صادق (علیهالسلام) و از راویان موثقی است که از آن امام روایاتی نقل کرده است. وی را آثاری بوده است: بدین قرار ۱. وفود العرب الی النبی (صلیاللهعلیهوالهوسلم)؛ ۲. جامع الفقه؛ ۳. کتاب الجمل؛ ۴. کتاب الصفین؛ ۵. کتاب النهروان؛ ۶. کتاب الغارات. منذر محدث و فقیه بوده، اما از آثارش برمیآید که در باب تاریخ نیز اطلاعات گسترده داشته است. شاید از همینرو ابنحجر عسقلانی او را از نسبشناسان دانستهاست. ۴ - فهرست منابع(۱) ابنابی حاتم رازی، محمد بن ادریس، الجرح و التعدیل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۱ق، ۱/۵۴. (۲) ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۱ق. (۳) محسن امین، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق، ۲/۸۸، ۷/۲۳۳. (۴) بحرالعلوم، محمدمهدی، رجال، تهران، مکتبهالصادق، ۱۳۶۳ش، ۱/۲۷۲-۲۷۵. (۴) علی حایری غروی، جامع الرواه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق، ۲/۴۵، ۲۶۲، ۲۹۱، ۲۹۵-۲۹۶. (۵) حلی، علی بن داوود، الرجال، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش، ص۳۵۳، ۳۵۴، ۳۵۹. (۶) ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۱۷/۳۰۸، ۱۸/۳۳۵، ۱۹/۱۷۵-۱۷۶. (۷) محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، به کوشش میرداماد استرآبادی، قم، مؤسسه آلالبیت، ۱۴۰۴ق، ۲/۷۴۷. (۸) مامقانی، محمدحسن، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق، ۱/۳۲۸، ۲/۲۳-۲۴، ۳/۱۹۲، ۲۴۸. (۹) مدرّس، محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش، ۸/۴۲۹. (۱۰) نجاشی، احمد بن علی، رجال، قم، مکتبه الداوری، ۱۳۹۸ق. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل ابیالجهم»، ج۱، ص۳۵۲. |